aarshanaarshan، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

نی نی گوگولی

آرشن وتحولات جدید........

سلام به همه دوستان.ممنوم که لطف میکنید و وبلاگ ما سر میزنید.نازی که امتحاناش تموم شد براتون جبران میکنه قول قول قوووووووووووووول جند تا عسک جدید خونه خاله فریبا جونم و............ و..................... تواین سه تا عسک تازه از خواب بیدار شدم و هنووووووز یخم آب نشده ا ینجا هم میخوایم بریم عروسی منم مثل پسمل های جنتلمن تیپ زدم                         خب اینم از عسک های این دفعه ...خوشتون اووووووووووومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟   ...
27 ارديبهشت 1391

عسک های بهاااری

اول از همه عسک های با کراواتم.خونه خاله جون فریبا اینجا توبغل شوهر خاله جونمم که منو خییییلی دوس داره و همیسه کللی منو بغل میکنه وبالا پایین میندازه واینجا هم همین طور... اینجا هم کلللی آتی و نازی منو خندوندن و در این عسک تو بغل آبجی اتنا جونم هستم   البته کللی احساس کردم که رودم تو حلقمه از بس که آتی جون محححکم بغلم کرده ادامهههههههه................... اینجا تو بغل مامانم و تو ماشین هستیم اینجا عسلم مشغول میل کردن پاستیله.اینطور که معلومه عاشششق چیزای شیرینه   ...
20 ارديبهشت 1391

تفلد نازی

این روزا روزای تولدیه 9 اردیبهشت تفلد اتنا جونم 12 اردیبهشت تفلد خودم و 7 اردیبهشت تفلد دوستم من عاشششق بهار و هوای نااااز بهاریم محشره.................همه چی بیشتر از همیشه ناااااااااس میشه.گلها درخت ها... وای به خصوص بخش تفلد هااااااااااش البته اگه میان ترم ها بزارن حالا نوبتی هم که باشه نوبت عسک های آرشن جووونمه.قربونش برم روز به روز بلا تر و ناناس تر میشه جیگرم تو عسک های در حال غش کردن از خنده,تازه از بیرون با مامیش اینا اومده خونه.بعد کللللی گشتن و بستنی میل کردن بقیه عسکا ادامه دااارد بفرمایید ادامه......... اینجا تو حیاط خوکسل خونه مامان بزرگم اینام ...
13 ارديبهشت 1391

اولین فرنی

ببخشید دیر اومدم.این میان ترم های دانشگاه مگه میذار ه اما عوضش با دست پر اومدم این اولین باریه که ارشن چوچولوم مثل بزرگترا غذا میخوره این اولین فرنی که در حال میل کردنشه ومن هم خوشبختانه اونجا بوووودم الیته فک میکنم زیااات خوشش نیووومد عسکا کاملا گویا هستند نه؟؟؟؟؟ اما عوضش خواهرش اتی جووون از خجالت فرنی ها در اومد حسااابی بقیه عسک ها..........در ادامه................ اینا ارشن های فرنی اییییی بودن البته این عسک ها قبل فرنی خوردنشه ...
4 ارديبهشت 1391

bye bye شمارش معکوس

امروز 30 فروردین 91.چهارشنبه. امروز روز خیلی قشنگی بود چون بالاخره این یه ماه و 10 روز تموم شد با همه ی سختی ها و بالا و پایین هاش                                                                 ... بگذریم دیگه تموم شد.حالا نوبتی هم که باشه نوبت عسک های جدیده... دوستان عزیز اینجا تو ماشینم نشستم.البته همه...
31 فروردين 1391

عکسای جدید ارشن کوچولو

چند تا عسک جدید که طاقت نیاوردم که بمونم عسکا جمع شن بعد اینجا تو بغل پسر خاله رضا هستم.اون گل رو سرمم دختر خاله شیطونم هلیا گداشته کنار گوشم.از دست این دختر خاله هااا اااام اینجا هم میخوان حمومم بدن اینجا رو پای مامی جونمم ...
27 فروردين 1391

بعد از تعطیلات و شمارش معکوس

اول از همه به خاطر وقفه طولانی مدت عذر خواهی میکنم(Sorry) دوم این عسکای خوکشل که وقتی تو ایام عید رفتیم خونه ارشن اینا..این اولین پاستیلی که عسیس دلم در حال میل کردنشه و خیییلی هم شاده شاده. راستش به زورو بلا ازش گرفتیم کللی بهش مزه داده بوت اینم وقتیه که ازش گرفتیم پاستیل و... و ادامه و خوردنی های جدید..... و این هم پفکیه که دایی جون بهش داد.البته میدونیم که این چیزا اصصصلا براش خوب نیس ولی فقط یه چوچولو بهش میدیم بهش یه چوچولو پرتغال یه چوچولو گوجه یه چوچولو سیب یه چوچولو کله نون ساندبیچی و... میدیم فقط در حد تو دهنش گذاشتن...چون لثه هاش میخواره...خیلی با نمک میشه وقتی محکم هر ...
24 فروردين 1391